ویژگی های پژوهشگر از دیدگاه قرآن و حدیث
1. اخلاص
نخستین ویژگی مورد نیاز برای پژوهشگر اسلامی ـ حوزوی، اخلاص است. برای خدا کار کردن، برای خدا قلم به دست گرفتن، برای خدا قلم زدن، خیلی مهم است.
امیر المؤمنین حضرت علی علیه السلام می فرمایید: «عِندَ تَحَقُّقِ الإِخلاصِ تَستَنیرُ البَصائِرُ»؛[1] با تحقق اخلاص دیدههای بصیرت، نورانی میشوند؛ چشم جان انسان باز میشود و بهتر میتواند حقایق را درک کند و بنویسد.
2. به کارگیری همۀ توان فکری
نکتۀ دوم به کارگیری همۀ توان فکری و پژوهشی است. انسان هر کاری که میخواهد بکند و هر تحقیقی که میخواهد به دست گیرد، باید با تمام توان به میدان بیاید. هر قدر که میتواند روی آن موضوع تلاش کند و فکر خود را به کار گیرد. اگر این دو در کنار هم قرار گرفت خداوند متعال نیز به آنها عنایت می کند.
«وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا».[2] جهاد یعنی استفراغ الوسع و به کار گیری همۀ توان. آیه می فرماید: آنهایی که با همۀ توان و با اخلاص به میدان می آیند، راه هایمان را به آنها نشان می دهیم.
در روایت دیگری آمده است: «مَن أَکثَرَ الفِکرَ فِیما تَعَلَّمَ أَتقَنَ عِلمَهُ و فَهِمَ ما لَم یَکُن یَفْهَمُ»؛[3] هر کس با تمام توان به میدان بیاید و در دانسته هایش خوب بیندیشد، هم آنچه را که میداند محکم میکند و هم چیزهایی را میفهمد که نمیفهمید. خدا چیزهایی را به او می آموزد که قبلاً نمیدانست.
3. جامع نگری در پژوهش
پژوهشگر در زمینهای که میخواهد پژوهش کند، باید همۀ آنچه را نیاز به مطالعه دارد، ببیند. به دیدن نظریات یکی دو نفر اکتفا نکند. امام علی علیه السلام در این خصوص می فرمایند: «مَنِ استَقبَلَ وُجوهَ الآراءِ عَرَفَ مَواقِعَ الخَطاءِ»؛[4] کسی که همۀ آرا را در یک مسئله ملاحظه کند، میفهمد که چه کسی درست و چه کسی نادرست گفته است. در این صورت این پژوهش، پژوهش جامعی میشود.
در این زمینه میتوانیم از این روایت نورانی رسول اکرم صلی الله علیه و آله هم بهره ببریم: «إِنَّ دِینَ اللهِ لَن یَنصُرَهُ إلَّا مَن حاطَهُ مِن جَمیعِ جَوانِبِهِ»؛[5] در پژوهشهای دینی اگر انسان بخواهد به یاری دین بیاید، تا با پژوهشهای دینی خودش احاطۀ به آن موضوع پیدا نکند، نمیتواند یار و یاور دین و کمک حال دین و همه سونگر و جامع نگر باشد؛ باید همۀ ابعاد یک مسئله را ملاحظه کند و بعد وارد اظهار نظر شود.
4. تجربۀ پژوهشی
انسان برای پژوهش در یک مسئله باید تجربه داشته باشد؛ یعنی همان آغاز که قلم به دست گرفت، محقق نمی شود. چنین انتظاری هم از او نیست. بازدید از مؤسسهها و استفاده از تجربۀ محققان در زمینههای مختلف مورد توجه قرار گیرد.
اولین نیاز جامعۀ ما قرآن و معرف اهل بیت (ع) است. در زمینه قرآن و اهل بیت نیاز پژوهشی، فراوان است. نه تنها کشور ما بلکه جهان؛ نه تنها برای یک قشر بلکه برای همۀ اقشار نیاز وجود دارد. قرآن در همۀ زمینهها حرف برای گفتن دارد. طبق نقلی در توصیف قرآن، امیر المؤمنین علیه السلام میفرماید: «لم یَدَع لقائلٍ مقالاً»؛[6] یعنی قرآن برای هیچ صاحب سخنی جای سخن گفتن نگذاشته است
تجربه آموزی در امر تحقیق و پژوهش نکتۀ بسیار مهمی است. در این مورد نیر امیر المؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: «فِی التَّجارِبِ عِلمٌ مُستَأنَفٌ»؛[7] تجربه، علم جدید برای انسان ایجاد میکند. انسان هر چه خودش مطالعه دارد به جای خودش مفید و سازنده است. استفاده از تجربۀ دیگران هم بسیار مهم است. کسانی که در مراکز پژوهشی سابقۀ کار دارند، به تجربههای بسیار مفیدی دست یافته اند که می توان از تجارب آنها استفاده نمود.
5. تقوای پژوهشی
پژوهشگر باید تقوای پژوهشی داشته باشد. تقوای پژوهشی چیست؟ عبارت از نکاتی است که پژوهشگر باید هنگام پژوهش و اظهار نظر رعایت نماید.
از امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده: «لَا تُخبِرْ بِما لَم تُحِطْ بِهِ عِلماً»[8]؛ اگر احاطۀ علمی به چیزی پیدا نکردی اظهار نظر نکن.
جهت دیگر که در روایتی بدان اشاره شده، این است که «العالِمُ مَن عَرَفَ قَدرَهُ، وَ کَفَی بِالمَرءِ جَهلاً أَنْ لا یَعرِفَ قَدْرَهُ»[9]؛ پژوهشگر، کسی است که اندازۀ علمی خودش را لحاظ کند و پایش را از گلیمش درازتر نکند این هم نکتهای دیگر در تقوای پژوهشی است.
رعایت حقوق دیگران نیز از ابعاد تقوای پژوهشی است. گاهی شخصی صدر و ذیل مقالهای را که دیگری نوشته میزند و به نام خودش نشر می دهد و حتی این کار را گاهی با کتاب دیگران انجام می دهد.
اگر مطلبی را از دیگران اقتباس می کنید، حتماً در پاورقی از آنان یاد کنید. بگویید این مطلب از شخص دیگری است و از من نیست.
نکتۀ دیگر، این که پژوهشگر باید مراقب باشد گرفتار غرور علمی نشود. نباید بپندارد که آنچه میگوید نهایت مطلب است.
اگر انسان، گرفتار غرور علمی شد، مانع پژوهش و مانع رسیدن به حق است. از امام علی علیه السلام نقل است که فرمود: «مِن فَضْلِ عِلمِکَ استِقلَالُکَ عِلْمَکَ»[10]؛ این از فضیلت علم انسان است که علمش را اندک بداند و گرفتار غرور علمی نشود. خیال نکند آنچه میگوید وحی منزل است.
6. اولویت بندی پژوهشها
اولویت بندی پژوهشها هم نکتۀ بسیار مهمی است. بسیاری از پایان نامهها ، رسالهها، پروژه ها و مقالاتی که نوشته می شود، اولویت ندارد و نیاز امروز نیست. خیلی مهم است که نیازسنجی شود و ببینیم به چه چیزی نیاز داریم. همان را اولویت بندی و پژوهش کنیم. این حدیث را دربارۀ اولویتهای پژوهشی از امیر المؤمنین علیه السلام روایت شده: «خُذُوا مِن کُلِّ عِلمٍ أَحسَنَهُ»؛ از هر دانشی نیکوترینش را تحصیل کنید؛ «فَإِنَّ النَّحْلَ یَأکُلُ مِن کُلِّ زَهرٍ أَزیَنَهُ»؛ زنبور عسل، بهترین گلها و خوشبوترین گلها را میخورد «فَیَتَوَلَّدُ مِنهُ جَوهَرانِ نَفیسانِ»؛ پس دو گوهر بسیار گرانبها را تولید میکند، «أَحَدُهُما فِیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ، وَ الآخَرُ یُستَضَاءُ بِهِ»[11]؛ از یکی شفا و از دیگری نور که هر دو نیاز است به دست می آید. تولیدهای علمی بایستی دو نکته را مورد توجه قرار بدهد: یکی این که درمان باشد، دوم آن که دل ها را نورانی کند.
7. یاری خواستن از خدا
آخرین نکته، استمداد از خداست. وقتی خداوند به پیامبرش میفرماید: (وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا)[12]؛ بگو ای پروردگارم! دانشم را بیفزا. پیامبر با آن همه علمی که داشت و برای ما قابل تصور نیست که او چقدر میدانست، باز خداوند میگوید بگو: (رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا )تو هم نیاز داری علمت بیشتر شود. ما خیلی سزاوارتریم که از خداوند این خواسته را داشته باشیم.
از حالات رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که: «کَانَ اِذَا استَیقَظَ مِنَ اللَّیلِ یَقُولُ: «لا اِلٰهَ اِلَّا اَنْتَ سُبحانَکَ …» تا آن جا که میفرماید: «اَللّهُمَّ زِدْنِی عِلماً، وَ لَا تُزِغْ قَلبی بَعدَ اِذ هَدَیتَنی، وَ هَبْ لی مِن لَدُنکَ رَحمَةً، اِنَّکَ اَنْتَ الوَهَّابُ»[13]؛ یکی از دعاهای پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام برخاستن از خواب این بود که دانشم را بیفزا. بنابراین، استمداد از حضرت حق برای هدایت ذهن به چیزی که در پژوهش حق است، از جملۀ اخلاق پژوهش است.
[1]. غرر الحکم، ح 6348.
[2]. سورۀ عنکبوت: آیۀ 69.
[3]. غرر الحکم، ح 8917.
[4]. الکافی، ج 8 ، ص 22.
[5]. کنز العمال، ح 5612.
[6]. کتاب سلیم بن قیس، ص 462، ح 78.
[7]. الکافی، ج 8 ، ص 22.
[8]. غرر الحکم، ح 10179.
[9]. نهج البلاغه، خطبه 103 و ارشاد القلوب، ص 35.
[10]. دانشنامه عقاید اسلامی، ج 3 ص 198.
[11]. همان.
[12]. سورۀ طه: آیۀ 114.
[13]. المستدرک علی الصحیحین، ج 1، ص 724، ح 1981.
تهیه وتنظیم :نفیسه تبریزی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط mirshafi در 1393/09/25 ساعت 08:48:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |