چکیده تحقیق پایانی با عنوان عقل در معارف دینی
چكيده
موضوع تحقيق ، عقل در معارف ديني مي باشد كه با استفاده از آيات و روايات به بررسي مفهوم عقل و جايگاه آن ، نسبت عقل و دين و چگونگي اثبات دين به وسيلة عقل و عوامل و موانع شكوفايي عقل پرداخته شده است .
از آنجا كه توجه به اين موهبت الهي و به كارگيري آن در مسير صحيح باعث سعادت انسان در دنيا و آخرت مي شود و از طرفي بي اعتنايي و عدم به كار گيري آن موجب خسران در هر دو جهان ميگردد لازم است پيرامون اين موضوع بررسي بيشتري صورت بگيرد .
عقل در لغت به معناي حبس و منع است و در فرهنگ دین نیرویی است در انسان كه به واسطة آن حق را مي فهمد و عمل مي كند . آن شأني كه عهده دار فهم و انديشه است عقل نظري ، و آن شأني كه عهده دار انگيزه و عمل است ، عقل عملي نام دارد .
قرآن كريم به انحاء گوناگوني چون دعوت به تعقل در بيش از 48 آيه ، اقامة براهين عقلي و طلب برهان ازمخالفان ، بيان فلسفة احكام و… حجيّت و ارزش عقل را امضاء نموده است . در روايات نيز عقل حقيقت و اصل انسان ، حجت الهي ، معيار ثواب و پاداش و ارزش گذاري اعمال و … معرفي شده كه اينها همه بيانگر عظمت عقل در نگاه معارف دينياند .
در مورد رابطة عقل و دين سه ديدگاه كلي در تفكر غرب و سه ديدگاه كلي در تفكر اسلامي مطرح شده است . در تفكر اسلامي برخي عقل گرا ، برخي ظاهر گرا و بعضي نيز عقل گراي نقل پذيرند .
نكتة ديگر اينكه بر خلاف اعتقاد مسيحيان كه اصول دين را براي عقل منطقة ممنوعه ميدانند در نگاه اسلام اصول دين اساساًً منطقة انحصاري عقل به حساب مي آيد و وجود خداوند و ضرورت نبوت و معاد به راهنمایی عقل اثبات می شود .
نهضت اشاعره و اخباريگري از مهمترين جريانهاي ضد عقل در دنياي اسلامندكه اولي در ميان اهل سنت و دومي در دنياي شيعه به وجود آمده است . عملكرد اين دو نهضت نسبت به مسألة عقل و تعقل در اين تحقيق تبيين شده است .
البته برخي از امور هستند كه از نظر معارف دين موجب تقويت و شكوفايي عقل آدمي ميشوند؛ مثل تقوا ، علم ، پيروي از حق و … ، و در مقابل برخي از امور وجود دارند كه مانع تكامل و پرورش عقل ميشوند ؛ مانند پيروي از هوس نفس ، سنّت گرايي، شخصيت گرايي و … كه هر كدام از اينها جداگانه مورد بحث قرار گرفتهاند .
عقل واژهاي است عربي و معناي اصلي آن در لغت « حبس كردن » ، « منع كردن » و « بستن » است . در بسياري از مشتقات اين كلمه نيز همين معناي اصلي اخذ شده است ؛ چنانچه به وسيلهاي كه زانوهاي شتر را با آن مي بندند تا حركت نكند ، « عقال » مي گويند .معادل فارسي اين كلمه « خرد و فهم شعور است كه مانع رفتن انسان به سوي افعال ذميمه و ناپسند مي شود » .در اصطلاح معاني متعددي براي عقل بيان شده است از جمله : عقل نيرويي است در آدمي كه به واسطة آن درك مي كند و خير و شر و نفع و ضرر را در مسائل عملي و حق و باطل را در مسائل نظري تشخيص مي دهد .
از آنجا كه توجه به اين نيروي دروني ( كه مورد فراموشي واقع شده ) و استفاده از آن باعث سعادت دنيا و آخرت انسان ميشود و به عكس عدم توجه و بي اعتنايي به اين موهبت الهي و حجت دروني ماية خسران در هر دو جهان مي شود ، لازم و ضروري است كه زمينهاي براي آشنايي با اين نعمت و استفاده از آن فراهم شود .
تاريخ عقل و تعقل همزاد تاريخ بشري است . از آن زماني كه بشر زندگي خود را آغاز نموده ، عقل و تعقل نيز وجود داشته است . بر اساس اطلاعات مكتوب در مورد عقل در زمان يونان باستان و بعد از آن در عصر جديد كتاب هايي نگاشته شده است . در قرآن و به تبع آن در روايات نيز اين مسأله مورد توجه قرار گرفته است .
باب اول اصول كافي تأليف شيخ كليني ، كتاب منزلت عقل در هندسة معارف ديني نوشتة آيت الله جوادي آملي و كتاب تعليم و تربيت در اسلام نوشتة استاد مرتضي مطهري از جمله كتب نگاشته شده پيرامون اين موضوعند .
روش تحقيق در اين نوشتار بر اساس نگرشها هم بنيادي است و هم كاربردي و بر اساس راهبردها تحقيقي توصيفي و بر اساس راهكارها از نوع تحقيقات كتابخانهاي است .
واژه هاي كليدي در اين تحقيق عبارتند از : « عقل ، عاقل ، تعقل ، جهل ، معارف ، دين و وحي» .
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط mirshafi در 1394/02/02 ساعت 09:17:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |