فطرت و «صلح و عدالت جهانى»

عشق به صلح و عدالت در درون جان هر کسى هست؛ همه از صلح و عدل لذّت مى‏ برند؛ و با تمام وجود خود خواهان جهانى مملو از این دو هستند.

با تمام اختلاف هایى که در میان ملّتها و امّتها در طرز تفکّر، آداب و رسوم، عشقها و علاقه‏ ها، خواست ها و مکتب ها، وجود دارد؛ همه بدون استثنا سخت به این دو علاقه‏ مندند، و گمان مى ‏کنم دلیلى بیش از این براى فطرى بودن آنها نیاز نیست؛ چه اینکه همه جا عمومیّت خواسته‏ ها دلیل بر فطرى بودن آنهاست.

فطرت و نهاد آدمى بوضوح صدا مى ‏زند که سرانجام، صلح و عدالت، جهان را فرا خواهد گرفت؛ و بساط ستم برچیده مى شود؛ چرا که این خواست عمومى انسانها است.(1 )

علاوه بر ملّتها، عمومیّت این اعتقاد در همه مذاهب نیز نشانه دیگرى بر اصالت و واقعیّت آن است زیرا چیزى که زاییده شرایط خاص و محدودى است نمى ‏تواند اینچنین عمومى باشد. تنها مسائل فطرى هستند که از چنین‏ عمومیّتى برخوردارند؛ و اینها همه نشانه آن است که از زبان عواطف و سرشت آدمى این نغمه در جان او سرداده شده که سرانجام مصلحى بزرگ جهان را زیر پرچم صلح و عدالت قرار خواهد داد.(2 )

1 - حکومت جهانى مهدى (عج)، ص51.

2 - حکومت جهانى مهدى (عج)، ص88. , پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان، ص301

  • 3 stars
    نظر از: پیشنمازی
    1391/02/31 @ 09:04:13 ق.ظ

    پیشنمازی [عضو] 

    به امید ظهورش ….
    موفق باشید.
    به ما هم سری بزنید.

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.