اعتقاد به منجي در اديان مختلف

اعتقاد به حضرت مهدي (عج) وظهور آن منجي بشريت اختصاص به مذهب شيعه ندارد، بلكه در سراسر آقاق زماني ومكاني اسلام مطرح مي باشد.ازحوزه اعتقادات مسلمين نيزفراتر رفته ودراديان قديم چون آئين زرتشت، هندي، بودايي، يهودي، مسيحيت و… به عنوان يك اصل مسلم وقطعي مطرح است وهريك از انبيا سلف ورهبران مذهبي گذشته به پيروانشان‌ ازآمدن مصلح غیبی وتشكيل حكومت واحد جهاني بشارت داده وبه مظلومان وستمديدگان، از سپري شدن فصل چپاولگران بين‌المللي وستم پيشگان بي‌رحم وفرا رسيدن فصل شكوفايي عدالت وپياده شدن قانون مقدس الهي درسراسر گيتي نويدداده‌اند.

دركتاب «اوستا» و«زند» زرتشتيان، «شادكموني »و«ديد» هنديان، «دادتك» و«پاتيكل» برهماييان ودركتب مقدس بودائيان، در مزامير «زبور» منسوب به داود، و در فصول         «تورات » منسوب به حضرت موسي واسفار«انجيل» منسوب به حضرت عيسي و… سخن از ظهور مصلح كل وبرچينندة بساط ظلم وستم وتشكيل دهندﺓ حكومت واحد جهاني مبتني برپايه هاي عدالت خبرداده شده است.[1]

درآئين واديان مختلف، تعابير مختلفي از مصلح جهاني شده وهريك اورا باتعبيري متناسب با فرهنگ خودنام برده‌اند.

زرتشتيان يك جنگ و نزاع دائمي را ازابتداي خلقت ما بين خدا وشيطان تصور مي كنند ومعتقدند كه اين نبرد به پيروزي «اهورا مزدا» مي‌انجامد[2]. دراين دين موعودهايي معرفي شده اند كه آنان را سوشيانت  مي  نامند اين موعودها سه نفر بوده ومهترين آنان آخرين ايشان است و او«سوشيانت پيروزگر» خوانده شده، كه همان موعود ونجات دهندة بزرگ جهان مي باشد درآيين هندي به نام «آواتارا» ودرآيين بودايي به نام« بوداي پنجم» ودرميان بر هماييان بنام «ويشنو» ودرميان يهوديان كه منتظر موعود مي‌باشند نيز به نام «ماشيع» (مهدي بزرگ ) و دركتاب مقدس « دادتك» بر هماييان به نام « آخرين ولي ممتاطا» (محمد) و در كتاب«پاتيكل » به نام «راهنما» (هادي، مهدي ) تعبير كرده‌اند. مسيحيان نيز انتظار «مسيا » را دارند ولي اين انتظار در نظر مسيحيان موكول به بعد از دنيا و قيامت وآخرت است[3].

پس مسئله اعتقاد به مصلح واقعي وتشكيل دهنده حكومت جهاني، يك اصل قطعي ومسلم پذيرفته شده ميان پيروان ساير مذاهب وملل واديان مي باشد واين نشان ازكمال امام عصر (عج) مي‌باشد، زيرا تنها اوست كه مي تواند به امر خدا ظلم وستم را از جهان ريشه كن كند.



2- سیدمحمد کاظم قزوینی، « امام مهدی(ع) از ولادت تا ظهور»، علی کرمی و سیدمحمد حسینی، ص 7.

1- احمد قاضی زاهدی، « شیفتگان حضرت مهدی (ع)»، ص 83.

2- سید محمدکاظم قزوینی، همان صص 9 و 10؛ محمدرضا حکیمی، « خورشید مغرب»، صص 53 و 55.

  • 3 stars
    قره سوفلو
    نظر از: قره سوفلو
    1391/02/27 @ 11:00:15 ق.ظ

    قره سوفلو [عضو] 

    اصولا همه آدما نیاز دارن یکی بهشون کمک کنه حالا میشه این یاور را دوجور در نظر گرفت یکی کسی که کمال قدرت رو داره که همون خالقه ویکی که سهم بیشتری از قدرت داره که میشه اولیا و خواص واعتقاد به هر دوی اینها اختصاص به دین خاصی نداره و نوع انسان معتقد به چنین یاوری است.باتشکر

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.