«غدیر آغاز بیدارى»

نیمه راه حجه‏الوداع، آغاز بیدارى چشم‏هاى زمینیان بود. آسمان، در بلندى‏ها، سکته‏اى ملیح کرد تا شعر شعور على، در سینه عاشقانش سروده شود. آن روز، نگاه محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، اشاره به جبروت کرد و آرامش على علیه‏السلام اشاره به ملکوت.
خورشید و ماه
با محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، هر چه بالا مى‏روى، بالاتر مى‏بینى و این لیاقت، تنها شایسته على علیه‏السلام است که در تسخیر قلب ملایک، سابقه‏اى دیرینه دارد. غدیر، آنجاست که شاخه‏هاى على علیه‏السلام و محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به اتصال پیوندى به نام فاطمه علیهاالسلام اوج مى‏گیرد و دوازده میوه امامت از شجره طیبه‏شان، به دامان عاشقان مى‏افتد. آنجا، دستان توحیدى رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله حجاب‏هاى ظلمانى را کنار مى‏زند تا آنچه از ناگفته‏هاى رسالت باقى مانده است، زمزمه کند.
مردم! بگویید به باد، به باران، به آفتاب و به آب که اینک على علیه‏السلام ، جانشین من است و در عبور روز و شب، ماه و خورشید، این‏چنین جایگاه خود را عوض مى‏کنند تا تاریکى، رهروانشان را نبلعد.
على حسن ختام رسالت
اینک محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، دست را به سمت آسمان بالا مى‏برد تا على علیه‏السلام را به همگان نشان دهد. این، حسن ختام زیباى رسالت محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله است.
اینک، تنها وصى محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، بر سکّوى قلب‏ها، نشان افتخار و امامت را به سینه نورانى خویش مى‏آویزد تا عشق را دست به دست بچرخانند و به مقصد برسانند.
مکتب‏خانه على علیه‏السلام
آن روز، آنچه در ذهن محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏گذشت، اتصال راه‏هاى زمین به آسمان بود و این‏بار، مسافران را به جاده‏اى رو به آسمان هدایت کرد.
مردم، جهاز شتران را روى هم گذاشتند و محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله با دستان على علیه‏السلام ، آسمان را براى همیشه به زمین پیوند داد و این‏گونه آموخت که براى رسیدن به معبود، چگونه دست نیاز بر دامان على و آل او دراز کنیم.
زیرنویس‏ها
خجسته باد پیوند «نبوت» و «امامت» در نقطه اوجى به نام غدیر خم که غدیر، گره محکمى است براى رشته دیانت.
غدیر خم، عید تکمیل رسالت مبارک باد!

غدير، اين بركه تنهايي

پیامبر(ص) فرمود:
کسی که بعد از من بر سر خلافت با علی(ع) بجنگد کافری است که با خدا و رسولش به جنگ برخواسته است و کسی که در علی شک داشته باشد کافر است
(بحارالانوار,ج21,ص83,-ج29,ص155)


آنچه خوبان همه دارند علی(ع) تنها دارد .

بركه در بركه، آواز بلند علوي‌ات طنين‌انداز شد، آسمان‌ها، كوه‌ها، دره‌ها، بيشه‌ها و درختان، تمام‌قد به احترام قامت هاشمي‌ات ايستادند، تاريخ، ثانيه‌هاي بي‌رمقش را به ياد مي‌آورد.
آفتاب لحظه‌اي ايستاد، همه ديدند كه به احترام تو، لحظه‌اي خورشيد روي نتابيد تا همه ببينند، نور تو از آفتاب بيشتر است؛ صداي تپش قلب‌ها حتي ريگ‌هاي بي‌خيال آن بيابان تفتيده را مجبور كرد،
سركي بكشند تا ببينند چه خبر است، پنجره‌هاي نداشته بيابان، باز شده بودند، كوير گوش شده بود تا بشنود هر آن‌چه بايد مي‌شنيد، رفتگان برگشتند، كاش رفتگان تاريخ هم برمي‌گشتند تا دوباره ببينند ….
فرشتگان، دوشادوش هم، آماده هلهله بودند، شايد جبرييل را هنگام ابلاغ پيام خداوند ديده بودند و پيام نوراني پيامبر را؛ محمد (ص) با هر نَفَسش، پيام خدا را مرور مي‌كرد.
بركه، خوشحال از حضور ناب يك عشق، موج، ‌موج، بوسه براي ابر‌ها مي‌فرستاد تا ابرها ببارند و عشق خداوند را بوسه‌باران كنند.
غدير، اين بركه تنهايي، اين جغرافياي تنهايي علي (ع)و فاطمه(س)، امروز مملو از جمعيت بود.


خطبه پيامبر (ص) در عقد حضرت زهرا (س)

الحمدلله المحمود بنعمته المعبود بقدرته، المطاع لسلطانه، المرعوب من عذابه المرغوب اليه فيما عنده النافذ امره فى سمائه و ارضه، الذى خلق الخلق بقدرته و ميزهم بحكمته و احكمهم بعزته، و اعزهم بدينه و اكرمهم بنبيه محمد ثم ان الله عز و جل قد جعل المصاهره نسبا لاحقا و امرا مفترضا نسخ بها الاثام و اوشح بها الارحام و الزمها الانام فقال عز و جل و هو الذى خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا و كان ربك قديرا فامر الله يجرى قضائه و قضائه يجرى الى قدره و قدره يجرى الى اجله فلكل قضاء قدر، و لكل اجل كتاب يمحو الله ما يشاء و يثبت و عنده ام‏الكتاب.
ثم ان الله تعالى امرنى ان ازوج فاطمه من على و قد زوجته على اربعماه مثقال فضه، ارضيت يا على؟ فقال على: رضيت عن الله و عن رسوله، فقال (ص) جمع الله شملكما و اسعد جدكما و بارك عليكما و اخرج منكما كثيراً طيباً.

سپاس خداوندى را سزاوار است كه بندگان را به نعمت عبوديت مقرب داشت و به قدرت اطاعت مكرم فرمود و به سلطنت و صولت مطيع و منقاد ساخت و به عذاب و نعمت بيمناك فرمود خدايى كه امرش در آسمانها و زمين نافذ است، خداوندى كه موجودات را به قدرت خود آفريد، و به حكمت خود از هم متمايز و مشخص فرمود و به عزت ايمان رشته شخصيت آنها را مستحكم و به دين و فضيلت گرامى داشت و به نبوت محمد (ص) بر آنها منت نهاد.
آن خدايى كه مصاهرت و دامادى را سبب خويشاوندى قرار داد و بدين وسيله افراد و اقوام را به هم ملحق فرموده و الفت داد و امر فرمود اين فريضه را همه اطاعت كنند و از سنت‏هاى خداوندى خويش قرار داد و با اين دستور، آثار بت‏پرستى را محو و معدوم كرد و ارحام مادران را به ازدواج و دامادى زينت داد و مردم را به اين دستور و اجراى آن ملزم كرد.
آنگاه فرمود: خداوند عزوجل آن خالقى است كه بشر را از آب خلق فرمود و ميانشان سبب و نسب قرار داد و پروردگارت توانا است.
پس فرمان خداست كه قضايش را اجرا مى‏كند، و قضاى او است كه بر قدرش جارى مى‏گردد و قدرش به سوى اجلى روانه مى‏شود و براى هر اجلى كتابى است با اين همه اختيار كل به طور مطلق در دست او است آنچه را بخواهد محو يا اثبات مى‏كند و نزد او است ام‏الكتاب (لوح محفوظ) سپس فرمود: پروردگار عالم مرا امر كرد كه تزويج كنم فاطمه را به على، و هم‏اكنون به قصد انشاء و به امر حق، فاطمه را به عقد ازدواج على درآوردم به مهر چهارصد مثقال نقره.
آنگاه رو كرد به على عليه‏السلام و فرمود: يا على آيا راضى هستى؟ على عليه‏السلام از جاى خود برخاست گفت: از خدا راضى و از رسول او خشنودم. پس از آن رسول خدا (ص) در حق آنها دعا كرد و گفت: خداوند مشكلات شما را برطرف نمايد. و شما را خوشبخت كرده و سعادتمند گرداند، و بر شما مبارك باد اين ازدواج با ميمنت، و فرزندان پاك و پاكيزه از شما به عمل آيد. آنگاه از منبر بزير آمد و فرمود: انما انا بشر مثلكم اتزوج فيكم و ازوجكم الا فاطمه فان تزويجها من السماء خطبة
من يك نفر همانند شما هستم به شما زن مى‏دهم و از شما زن میگيرم جز فاطمه كه تزويج او در آسمان انجام گرفته است.

شب عروسی ماه و خورشید

آسمان، جلوی قدم‏هایتان دامن می‏گسترد. ابرها در پیرهن باد می‏رقصند و بر سرتان سایه می‏بارند. باران‏های شادمانه، تن خاک را می‏بوسند. نسیم، دیوارهای کوچه را غرق بوسه می‏کند. قدم‏هایتان، زیباترین آهنگ‏ها را در گوش خاک آواز می‏کنند لبخندها آغاز می‏شوند و کبوترها شاعر. امشب شب عروسی ماه و خورشید است. ستاره‏ها کِل می‏کشند و زهره دف می‏زند.
لبخند که می‏زنید…
چقدر خوب است این روزهای در کنار هم بودن! این ثانیه‏هایی که شما در کنار هم قدم می‏زنید حتی خوب‏تر از بهشت است. دست که در دست هم می‏گذارید، عطر بهار نارنج، شب را دیوانه می‏کند. لبخند که می‏زنید، سیب‏ها و یاس‏ها شکوفه می‏دهند. نسیمی نیست که شما را بهتر از سیب‏ها و یاس‏ها نشناسد.
شب پیوند دو نیمه سیب
امشب، آب‏ها بهتر از تمام آبشارها، لبخندهای شادمانه شما را زمزمه می‏کنند. پرستوها، بهار را به خانه شما به ارمغان می‏آورند؛ با روزهایی که آرزوی دیدن شما را در کنار هم دارند.
امشب، تنها شبی است که زمین، یکی از آرام‏ترین خواب‏هایش را خواهد دید. امشب زمین، عطر لبخند را خواهد فهمید خوب می‏دانی که امشب را هیچ‏گاه زمین از یاد نخواهد برد. امشب، شبی است که دو نیمه سیب با هم پیوند می‏خورند تا گونه‏های زمین از شوق، گل بیاندازند. آسمان، تنها سقفی است که این همه شادی را تاب می‏آورد. کوچه در آستانه آمدنتان ایستاده است به شوق.
تبریک فرشته‏ها
روزهای با هم بودن خوب است؛ خوب‏تر از همه روزهایی که لبریز از رویا آمده‏اند و رفته‏اند.
فردا کوه‏ها می‏ایستند تا خورشید از لبخندهایتان سر بزند و بر شانه‏هایشان سرازیر شود. فردا همه فرشته‏ها، این پیوند مبارک را به شما تبریک خواهند گفت. تمام کائنات، به شما رشک می‏برد. فردا که خداوند به شما سلام خواهد کرد.
با اولین لبخندی که به هم می‏زنید، آینه‏ها شکل می‏گیرند و علی علیه‏السلام و فاطمه علیهاالسلام ، زیباترین لبخندی می‏شوند که برای همیشه در ذهن آینه‏ها باقی خواهند ماند.

شهادت نهمین امام شیعیان را به عموم مسلمین تسلیت عرض می نماییم

ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل
از روی شوق در ره جانانه جان سپرد

 
مداحی های محرم