«غدیر آغاز بیدارى»
دوشنبه 92/07/29
نیمه راه حجهالوداع، آغاز بیدارى چشمهاى زمینیان بود. آسمان، در بلندىها، سکتهاى ملیح کرد تا شعر شعور على، در سینه عاشقانش سروده شود. آن روز، نگاه محمد صلىاللهعلیهوآله ، اشاره به جبروت کرد و آرامش على علیهالسلام اشاره به ملکوت.
خورشید و ماه
با محمد صلىاللهعلیهوآله ، هر چه بالا مىروى، بالاتر مىبینى و این لیاقت، تنها شایسته على علیهالسلام است که در تسخیر قلب ملایک، سابقهاى دیرینه دارد. غدیر، آنجاست که شاخههاى على علیهالسلام و محمد صلىاللهعلیهوآله به اتصال پیوندى به نام فاطمه علیهاالسلام اوج مىگیرد و دوازده میوه امامت از شجره طیبهشان، به دامان عاشقان مىافتد. آنجا، دستان توحیدى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله حجابهاى ظلمانى را کنار مىزند تا آنچه از ناگفتههاى رسالت باقى مانده است، زمزمه کند.
مردم! بگویید به باد، به باران، به آفتاب و به آب که اینک على علیهالسلام ، جانشین من است و در عبور روز و شب، ماه و خورشید، اینچنین جایگاه خود را عوض مىکنند تا تاریکى، رهروانشان را نبلعد.
على حسن ختام رسالت
اینک محمد صلىاللهعلیهوآله ، دست را به سمت آسمان بالا مىبرد تا على علیهالسلام را به همگان نشان دهد. این، حسن ختام زیباى رسالت محمد صلىاللهعلیهوآله است.
اینک، تنها وصى محمد صلىاللهعلیهوآله ، بر سکّوى قلبها، نشان افتخار و امامت را به سینه نورانى خویش مىآویزد تا عشق را دست به دست بچرخانند و به مقصد برسانند.
مکتبخانه على علیهالسلام
آن روز، آنچه در ذهن محمد صلىاللهعلیهوآله مىگذشت، اتصال راههاى زمین به آسمان بود و اینبار، مسافران را به جادهاى رو به آسمان هدایت کرد.
مردم، جهاز شتران را روى هم گذاشتند و محمد صلىاللهعلیهوآله با دستان على علیهالسلام ، آسمان را براى همیشه به زمین پیوند داد و اینگونه آموخت که براى رسیدن به معبود، چگونه دست نیاز بر دامان على و آل او دراز کنیم.
زیرنویسها
خجسته باد پیوند «نبوت» و «امامت» در نقطه اوجى به نام غدیر خم که غدیر، گره محکمى است براى رشته دیانت.
غدیر خم، عید تکمیل رسالت مبارک باد!
غدير، اين بركه تنهايي
دوشنبه 92/07/29
پیامبر(ص) فرمود:
کسی که بعد از من بر سر خلافت با علی(ع) بجنگد کافری است که با خدا و رسولش به جنگ برخواسته است و کسی که در علی شک داشته باشد کافر است
(بحارالانوار,ج21,ص83,-ج29,ص155)
آنچه خوبان همه دارند علی(ع) تنها دارد .
بركه در بركه، آواز بلند علويات طنينانداز شد، آسمانها، كوهها، درهها، بيشهها و درختان، تمامقد به احترام قامت هاشميات ايستادند، تاريخ، ثانيههاي بيرمقش را به ياد ميآورد.
آفتاب لحظهاي ايستاد، همه ديدند كه به احترام تو، لحظهاي خورشيد روي نتابيد تا همه ببينند، نور تو از آفتاب بيشتر است؛ صداي تپش قلبها حتي ريگهاي بيخيال آن بيابان تفتيده را مجبور كرد،
سركي بكشند تا ببينند چه خبر است، پنجرههاي نداشته بيابان، باز شده بودند، كوير گوش شده بود تا بشنود هر آنچه بايد ميشنيد، رفتگان برگشتند، كاش رفتگان تاريخ هم برميگشتند تا دوباره ببينند ….
فرشتگان، دوشادوش هم، آماده هلهله بودند، شايد جبرييل را هنگام ابلاغ پيام خداوند ديده بودند و پيام نوراني پيامبر را؛ محمد (ص) با هر نَفَسش، پيام خدا را مرور ميكرد.
بركه، خوشحال از حضور ناب يك عشق، موج، موج، بوسه براي ابرها ميفرستاد تا ابرها ببارند و عشق خداوند را بوسهباران كنند.
غدير، اين بركه تنهايي، اين جغرافياي تنهايي علي (ع)و فاطمه(س)، امروز مملو از جمعيت بود.
خطبه پيامبر (ص) در عقد حضرت زهرا (س)
دوشنبه 92/07/15
الحمدلله المحمود بنعمته المعبود بقدرته، المطاع لسلطانه، المرعوب من عذابه المرغوب اليه فيما عنده النافذ امره فى سمائه و ارضه، الذى خلق الخلق بقدرته و ميزهم بحكمته و احكمهم بعزته، و اعزهم بدينه و اكرمهم بنبيه محمد ثم ان الله عز و جل قد جعل المصاهره نسبا لاحقا و امرا مفترضا نسخ بها الاثام و اوشح بها الارحام و الزمها الانام فقال عز و جل و هو الذى خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا و كان ربك قديرا فامر الله يجرى قضائه و قضائه يجرى الى قدره و قدره يجرى الى اجله فلكل قضاء قدر، و لكل اجل كتاب يمحو الله ما يشاء و يثبت و عنده امالكتاب.
ثم ان الله تعالى امرنى ان ازوج فاطمه من على و قد زوجته على اربعماه مثقال فضه، ارضيت يا على؟ فقال على: رضيت عن الله و عن رسوله، فقال (ص) جمع الله شملكما و اسعد جدكما و بارك عليكما و اخرج منكما كثيراً طيباً.
سپاس خداوندى را سزاوار است كه بندگان را به نعمت عبوديت مقرب داشت و به قدرت اطاعت مكرم فرمود و به سلطنت و صولت مطيع و منقاد ساخت و به عذاب و نعمت بيمناك فرمود خدايى كه امرش در آسمانها و زمين نافذ است، خداوندى كه موجودات را به قدرت خود آفريد، و به حكمت خود از هم متمايز و مشخص فرمود و به عزت ايمان رشته شخصيت آنها را مستحكم و به دين و فضيلت گرامى داشت و به نبوت محمد (ص) بر آنها منت نهاد.
آن خدايى كه مصاهرت و دامادى را سبب خويشاوندى قرار داد و بدين وسيله افراد و اقوام را به هم ملحق فرموده و الفت داد و امر فرمود اين فريضه را همه اطاعت كنند و از سنتهاى خداوندى خويش قرار داد و با اين دستور، آثار بتپرستى را محو و معدوم كرد و ارحام مادران را به ازدواج و دامادى زينت داد و مردم را به اين دستور و اجراى آن ملزم كرد.
آنگاه فرمود: خداوند عزوجل آن خالقى است كه بشر را از آب خلق فرمود و ميانشان سبب و نسب قرار داد و پروردگارت توانا است.
پس فرمان خداست كه قضايش را اجرا مىكند، و قضاى او است كه بر قدرش جارى مىگردد و قدرش به سوى اجلى روانه مىشود و براى هر اجلى كتابى است با اين همه اختيار كل به طور مطلق در دست او است آنچه را بخواهد محو يا اثبات مىكند و نزد او است امالكتاب (لوح محفوظ) سپس فرمود: پروردگار عالم مرا امر كرد كه تزويج كنم فاطمه را به على، و هماكنون به قصد انشاء و به امر حق، فاطمه را به عقد ازدواج على درآوردم به مهر چهارصد مثقال نقره.
آنگاه رو كرد به على عليهالسلام و فرمود: يا على آيا راضى هستى؟ على عليهالسلام از جاى خود برخاست گفت: از خدا راضى و از رسول او خشنودم. پس از آن رسول خدا (ص) در حق آنها دعا كرد و گفت: خداوند مشكلات شما را برطرف نمايد. و شما را خوشبخت كرده و سعادتمند گرداند، و بر شما مبارك باد اين ازدواج با ميمنت، و فرزندان پاك و پاكيزه از شما به عمل آيد. آنگاه از منبر بزير آمد و فرمود: انما انا بشر مثلكم اتزوج فيكم و ازوجكم الا فاطمه فان تزويجها من السماء خطبة
من يك نفر همانند شما هستم به شما زن مىدهم و از شما زن میگيرم جز فاطمه كه تزويج او در آسمان انجام گرفته است.
شب عروسی ماه و خورشید
دوشنبه 92/07/15
آسمان، جلوی قدمهایتان دامن میگسترد. ابرها در پیرهن باد میرقصند و بر سرتان سایه میبارند. بارانهای شادمانه، تن خاک را میبوسند. نسیم، دیوارهای کوچه را غرق بوسه میکند. قدمهایتان، زیباترین آهنگها را در گوش خاک آواز میکنند لبخندها آغاز میشوند و کبوترها شاعر. امشب شب عروسی ماه و خورشید است. ستارهها کِل میکشند و زهره دف میزند.
لبخند که میزنید…
چقدر خوب است این روزهای در کنار هم بودن! این ثانیههایی که شما در کنار هم قدم میزنید حتی خوبتر از بهشت است. دست که در دست هم میگذارید، عطر بهار نارنج، شب را دیوانه میکند. لبخند که میزنید، سیبها و یاسها شکوفه میدهند. نسیمی نیست که شما را بهتر از سیبها و یاسها نشناسد.
شب پیوند دو نیمه سیب
امشب، آبها بهتر از تمام آبشارها، لبخندهای شادمانه شما را زمزمه میکنند. پرستوها، بهار را به خانه شما به ارمغان میآورند؛ با روزهایی که آرزوی دیدن شما را در کنار هم دارند.
امشب، تنها شبی است که زمین، یکی از آرامترین خوابهایش را خواهد دید. امشب زمین، عطر لبخند را خواهد فهمید خوب میدانی که امشب را هیچگاه زمین از یاد نخواهد برد. امشب، شبی است که دو نیمه سیب با هم پیوند میخورند تا گونههای زمین از شوق، گل بیاندازند. آسمان، تنها سقفی است که این همه شادی را تاب میآورد. کوچه در آستانه آمدنتان ایستاده است به شوق.
تبریک فرشتهها
روزهای با هم بودن خوب است؛ خوبتر از همه روزهایی که لبریز از رویا آمدهاند و رفتهاند.
فردا کوهها میایستند تا خورشید از لبخندهایتان سر بزند و بر شانههایشان سرازیر شود. فردا همه فرشتهها، این پیوند مبارک را به شما تبریک خواهند گفت. تمام کائنات، به شما رشک میبرد. فردا که خداوند به شما سلام خواهد کرد.
با اولین لبخندی که به هم میزنید، آینهها شکل میگیرند و علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام ، زیباترین لبخندی میشوند که برای همیشه در ذهن آینهها باقی خواهند ماند.
شهادت نهمین امام شیعیان را به عموم مسلمین تسلیت عرض می نماییم
یکشنبه 92/07/14
ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل
از روی شوق در ره جانانه جان سپرد