کارگاهی با عنوان آموزش تایپ تحقیق پایانی در مدرسه علمیه فاطمیه اندان خمینی شهر

کارگاهی با عنوان آموزش تایپ تحقیق پایانی با حضور طلاب پایه چهارم و پنجم مدرسه علمیه فاطمیه اندان برگزار گردید.

زینت عمادی معاون پژوهش مدرسه علمیه فاطمیه اندان با اشاره به اینکه نوشتن پایان نامه کار بسیار ساده و لذت بخشی است گفت: همه ما در شروع نوشتن پایان نامه با مشکلات زیادی در تایپ در ورد مواجه می شویم و برای اینکه شما طلاب عزیز، دچار مشکل نشوید، نکات کلیدی نوشتن در ورد از جمله تنظیمات راست چین و چپ چین و Justify کردن در word ، راست نویس کردن در word ،فعال کردن خط کش (Ruler) در word ،تنظیم فاصله متن از حاشیه ها در word 

،تنظیم فرمت کاغذ A4 در word ،تنظیم فونت و سایز فونت در word، وارد کردن شماره صفحات در word و تغییر زبان آنها به فارسی ،نوشتن پاورقی (Footnote) در word ،تغییر جهت خط جدا کننده پاورقی (Footnote) در word ، تنظیم فاصله بین خطوط (Line spacing) در word ،  نگارش عنوان و زیر عنوان در word، درج فهرست مطالب در word ،طریقه اعمال نیم فاصله، تبدیل فایل word به فرمت pdf (نرم افزار dopdf) ،حرکت گذاری (اعراب گذاری) در word ، تغییر رنگ فونت و های لایت کردن در word به صورت تصویر آموزش داده خواهد شد.

 

«کارگاه تدوین تحقیق پایانی» در مدرسه علمیه فاطمیه اندان خمینی شهر

کارگاه تدوین تحقیق پایانی با حضور طلاب پایه سوم تا پنجم در سالن اجتماعات مدرسه علمیه فاطمیه اندان خمینی شهر برگزار گردید.

عزت اسماعیلی استاد حوزه و استاد راهنمایی تحقیق پایانی با اشاره به اینکه اولین نکته علاقه پژوهشگر به موضوع انتخاب شده، گفت: تلاش شود تا موضوعات بر اساس علاقه و توانایی طلبه و همچنین برآمده از خلاءهایی باشد که در محیط پیرامون طلبه وجود دارد. بهتر است موضوعات در آن راستا انتخاب شوند تا تحقیقات انجام شده کاربردی بوده و راهکاری برای رفع آنها ارائه دهند . از این‌رو محقق بایستی مطالعه اولیه‌ای داشته و پس از نیازسنجی موضوع خود را انتخاب نماید ونکته مهم : موضوعات انتخابی بایستی مرتبط با حوزه دین باشند.

اسماعیلی ادامه داد: تعیین عنوان پایانی از جمله امور مهم در تدوین است . باید توجه داشت که عنوان با موضوع تفاوت دارد. موضوع امر کلی است . گاهی از درون یک موضوع، چندین عنوان طراحی شده و آن موضوع را تبیین می‌نماید. به عنوان مثال: موضوع مهدویت را می‌توان از جنبه های مختلف جامعه شناختی، اندیشه شناختی ، کارکردها ، پیامدها ، مباحث مربوط به انتظار، زمینه سازی ، دوران ظهور و… بررسی نمود. یا موضوع «تربیت» از جنبه های اخلاقی ، اجتماعی و .. می توان عناوین متفاوتی را طرح نمود. تحقیق پایانی حاصل تلاش طلبه است و عنوان مناسب نشان از شایستگی، پختگی و توان علمی طلبه دارد. لذا در انتخاب آن باید دقت لازم به کار بُرده شود. عنوان باید دارای مولفه‌های زیر باشد- رسا، شفاف وگویا: - دقیق و تا حد امکان کوتاه: عدم کلی و یا بسیار جزئی بودن: - عدم به‌کارگیری برخی واژه‌ها و عناوین - ابتکار و نوآوریباشد.

وی در ادامه گفت: اولین جزء در کلیات تعریف و تبیین موضوع در شناسایی و بیان مسأله تحقیق، پژوهشگر سعی دارد شواهد دال بر وجود مسئله را بیان کند. به عبارتی زمینه ای را تصویر می‌کند که در آن مسأله مورد نظر رخ داده است. در این مرحله ویژگی های مسأله، گستردگی و علل احتمالی بروز آن نیز مطرح می‌شود. محقق بایستی مسأله خود را توضیح داده و حد ومرز آن را بیان کند. به عبارت دیگر محقق به دنبال مشخص کردن حدود موضوع است.

عزت اسماعیلی در مورد اهمیت و ضرورت تحقیق گفت : زمانی که محقق موضوعی را برای تحقیق انتخاب می‌کند به ارزش کار واقف است و به همان نسبت هم انگیزه های بیشتری برای انجام آن در خود می‌یابد . محقق باید ارزش‌های اساسی تحقیق را به دیگران منتقل کند. در این قسمت محقق بر پایه دیدگاه خود بیان می‌کند که اهمیت این موضوع تاچه حد است. چرا چنین موضوعی را برای تحقیق انتخاب کرده است؟ انگیزه و علت انتخاب موضوع در اینجا چیست؟ ارتباط موضوع تحقیق را با دیگر پدیده‌های همسو توضیح داده می‌شود و در این رابطه مقدمه و پیشگفتار کتابهای مربوط به موضوع را مطالعه نمایید .اهداف و فوائد تحقیق را اینگونه بیان کند که هدف از انجام چنین طرح و تحقیقی چیست. هر هدف کلی دارای اهداف جزئی‌تری است. همچنین باید توضیح داده شود که از این تحقیق چه کسانی یا چه سازمان‌هایی سود می‌برند.

اسماعیلی در مورد پیشینه موضوع تحقیق گفت: پیشینه موضوع در دو قسمت تبیین می شود. اول پیشینه خود مسأله باید بررسی شود که آیا در این خصوص تحقیقی صورت گرفته است یا خیر، تا از موازی‌کاری و پژوهش‌های تکراری جلوگیری شود. دوم پیشینه منابع : محقق بایستی پس از مطالعه و کنکاش و با توجه به موضوع تحقیق خود تعدادی از منابع دست اول و منابع معتبر علمی و پژوهشی مربوط به موضوع خود را با آدرس کامل ذکر کرده وضمن ارائه گزارشی کوتاه از آنها، وجه تشابه یا تفاوت پژوهش خود را با آن‌ها بیان ‌کند تا تحقیقات تکراری نشده ودر راستای تکمیل یک موضوع باشند. و سوالات تحقیق بر دو نوع است؛- سوال اصلی: در واقع دغدغه اصلی پژوهشگر است ومعمولا یک سوال بیشتر نیست- سوالات فرعی: سوالات فرعی برای تبیین و تکمیل و در راستای پاسخ به سوال اصلی طرح می-شوند و در واقع فصل های تحقیق پایانی را تشکیل می‌دهند.

 وی در پایان درباره فرضیه تحقیق گفت: فرضیه پاسخ موقتی به سوال اصلی تحقیق است که محقق در طول تحقیق به دنبال اثبات و یا رد آن است. بهترین فرضیه آن است که محقق در نهایت و پس از پژوهش آن را اثبات کند. و روش تحقیق کتابخانه‌ای صورت گیرد و محقق با این روش به تجزیه و تحلیل داده های خود بپردازد. ومحقق  در ساختار تحقیق به سازماندهی و چارچوب تحقیق خود پرداخته و به صورت بسیار اجمالی توضیحی کوتاه از هرقسمت بیان می‌کند.

عید عشق و ایمان

اما خدایا چه سخت و طاقت فرساست این آزمایش. در دل ابراهیم آشوبی به پا است و صدای امواجی پریشان را در قلبش می‌‌توان حس کرد. اشک‌هایش چون پرده حریر چشمانش را پوشانده بود. خدایا از چه بگویم از ماه یا خورشید از صحرا یا دشت از اشک یا عشق یا از خنجری که در برابر گردن اسماعیل به اذن خدا دیگر سخت نبود و توان مقاومت از دست داد. تیغ بر گلوی فرزند می‌چرخید، ولی نمی‌برید.

و ناگاه ندای جانبخشی به گوش می‌رسد ندایی که تکه‌های شکسته قلبش را به هم نزدیک می‌کند. ناگهان قوچی برای قربانی شدن در پیش چشمان ابراهیم نمایان شد و هاتفی ندا داد. ابراهیم! تو از این آزمون سربلند بیرون آمدی؛ پس دوستی خدا گوارایت باد! آری خداوند به جای اسماعیل قوچی را به قربانگاه فرستاد و پسر را به پدر بخشید. آری ابراهیم سربلند بود، خنجر را رها کرد و اسماعیل را در آغوش کشید. ابراهیم نبی آرام می‌گیرد. او نمونه‌ی بالا از بزرگمردانی می‌شود که زندگی را زیبا دور می‌زند. و چنین روزی عید نام می‌گیرد عید عشق و ایمان، عید قربان.

برگزاری جلسه دفاعیه

جلسه دفاعیه خانم طیبه عربیان با عنوان رایحه درمانی در آیینه علم و دین به راهنمایی حجت الاسلام آقای جعفری پور روز چهارشنبه 1396/6/4 با حضور استاد داور جناب آقای دکتر روح اله موسوی زاده و همچنین خانم زهرا عمادی با عنوان ویژگی های حزب الله و حزب الشیطان به راهنمایی حسرکار خانم احترام السادات موسوی زاده و داوری جناب آقای دکتر روح الله موسوی زاده برگزار شد و که تحقیق رایحه درمانی تحقیق برتر شناخته شد .

خاطره ای از شهید بابایی

عباس همیشه علاقه داشت تا گمنام باقی بماند. او از تشویق، شهرت و مقام سخت گریان بود. شاید اگر كسی با او برخورد می كرد، خیلی زود به این ویژگی اش پی می برد.
زمانی كه عباس فرمانده پایگاه اصفهان بود یك روز نامه ای از ستاد فرماندهی تهران رسید. در نامه خواسته بودند تا اسامی چند نفر از خلبانان نمونه را جهت تشویق و اعطای اتومبیل به تهران بفرستیم. در پایان نامه نیز قید شده بود كه « این هدیه از جانب حضرت امام است.» عباس نامه را كه دید سكوت كرد و هیچ نگفت. ما هم اسامی را تهیه كردیم و چون با روحیه او آشنا بودم، با تردید نام او را جزء اسامی در لیست گذاشتم می دانستم كه او اعتراض خواهد كرد. از آنجا كه عباس پیوسته از جایی به جای دیگر می رفت و یا مشغول انجام پرواز بود. یك هفته طول كشید تا توانستم فهرست اسامی را جهت امضاء به او عرضه كنم. ایشان با نگاه به لیست و دیدن نام خود قبل از اینكه صحبت من تمام شود، روی به من كرد و با ناراحتی گفت:
ـ برادر عزیز! این حق دیگران است؛ نه من.
گفتم:
ـ مگر شما بالاترین ساعت پروازی را ندارید؟ مگر شما شبانه روز به پرسنل این پایگاه خدمت نمی كنید؟ مگر شما… ؟
ولی می دانستم هر چه بگویم فایده ای نخواهد داشت. سكوت كردم و بی آنكه چیزی بگویم، لیست اسامی را پیش رویش گذاشتم. روی اسم خود خط كشید و نام یكی دیگر از خلبانان را نوشت و لیست را امضا كرد.
در حالی كه اتاق را ترك می كردم. با خود گفتم كه ای كاش همه مثل او فكر می كردیم. (راوی: امیرعلی اصغر جهانبخش)
می برمش حمام
مدتی قبل از شهادتش ، در حال عبور ازخیابان سعدی قزوین بودم كه ناگهان عباس را دیدم . او معلولی را كه هر دو پا عاجز بود و توان حركت نداشت ، بردوش گرفته بود و برای اینكه شناخته نشود، پارچه ای نازك بر سر كشیده بود . من او را شناختم و با این گمان كه خدای ناكرده برای بستگانش حادثه ای رخ داده است ، پیش رفتم . سلام كردم و با شگفتی پرسیدم : «چه اتفاقی افتاده عباس ؟ كجا می روی »
او كه با دیدن من غافلگیر شده بود ، اندكی ایستاد وگفت: «پیر مرد را برای استحمام به گرمابه می برم . او كسی را ندارد و مدتی است كه به حمام نرفته!» (راوی: میرزا كرم زمانی)
عباس عشق دوم داشت
شب رفتن به حج ، توی خانه كوچكمان ، آدم های زیادی برای خداحافظی و بدرقه جمع شده بودند. صد و چند نفری می شدند. عباس صدایم كرد كه برویم آن طرف ، خانه سابقمان . از این خانه جدیدمان ، كه قبل از این كه خانه ما بشود موتورخانه پایگاه بود، تا آن یكی راه زیادی نبود . رفتیم آن جا كه حرف های آخر را بزنیم . چیزهایی می خواست كه در سفر انجام بدهم . اشك همه پهنای صورتش را گرفته بود. نمی خواستم لحظه رفتنم ، لحظه جدا شدنمان تلخ شود. گفت: مواظب سلامتی خودت باش، اگر هم برگشتی دیدی من نیستم ….
این را قبلا هم شنیده بودم . طاقت نیاوردم . گفتم : عباس چه طوری می توانم دوریت را تحمل كنم ؟ تو چه طور می توانی؟
هنوز اشك های درشتش پای صورتش بودند. گفت: تو عشق دوم منی ، من می خواهمت ، بعد از خدا. نمی خواهم آن قدر بخواهمت كه برایم مثل بت شوی.
ساكت شدم . چه می توانستم بگویم ؟ من در تكاپوی رفتن به سفر و او….؟
گفت: صدیقه ، كسی كه عشق خدایی خودش را پیدا كرده باشد باید از همه این ها دل بكند.(راوی همسر شهید)