خانواده و اقتصاد مقاومتی

در دنیای امروز زندگی مردم در جوامع و کشورهای مختلف چنان با مسائل اقتصادی در آمیخته که نه تنها برای دانشجویان رشته های مختلف بلکه طبقات روشن فکر جامعه ، نیز ، توانایی درک وتجزیه و تحلیل مسائل اقتصادی اهمیت زیادی پیدا نموده است . امور اقتصادی طبعاً در زندگی خانوادگی و اجتماعی افراد مؤثر واقع می شود ، وآشنایی با مفاهیم و مسائل اقتصادی برای پی بردن به علل تحولات داخلی وخارجی و انجام مؤثر وظایف انفرادی و اجتماعی ، به خصوص در اوضاع کنونی کشور عزیزمان و وجود تحریم ها ی صورت گرفته ، یک امر ضروری به نظر می رسد. اقتصاد مهمترین عامل در هر دولتی است.به طوری که سرنوشت هر کشوری در گرو تصمیمات اقتصادی آن کشور است؛.و هرگونه تصمیم مدبرانه می تواند ، نقش مهمی در آینده ی ملت ایجاد کند.چرا که در واقع اقتصاد مطالعه طرز سلوک و رفتار انسان در زندگی مادی روزانه می باشد.
اقتصاد مقاومتی فقط به زمان تحریم ها اختصاص ندارد ولی در آن شرایط بیشتر محسوس و کارگشا خواهد بود.چرا که تبعات واقعی تحریم همان بعد روانشناختی آن است ،جلوگیری از ایجاد جو روانی به مقاوم سازی مردم در اقتصاد مقاومتی برمی گردد و اینکه چقدر افراد جامعه اسیر بازی های روانی می شوند یا خودشان هم به آن دامن می زنند. ایجاد اقتصاد مقاومتی نوعی مصونیت از احتمال خطر در آینده را برای آینده اقتصاد ما ایجاد می کند.
از آنجا که خانواده رکن اساسی جامعه است، نقش اساسی در اقتصاد کشور بازی می کند. خانواده با رعایت الگوی مصرف ، مصرف كالاهای داخلی، عمل به آموزه های دینی در باب مصرف و پرهیز از چشم و هم چشمی و تجمل گرایی و. . . که از جمله مصادیق اقتصاد مقاومتی است می توانند به اقتصاد کشور کمک شایانی نمایند.در این راستا بانوان می توانند حتی جلوتر از مردان به تحقق آن در خانواده ها و در نتیجه سطح اجتماع كمك كنند.
کلید واژه: اقتصاد، مقاومت، خانواده

امامت و ولایت علی علیه السلام در قرآن

آیات متعددی از قرآن کریم بر شأن، عظمت، خلافت و امامت آن بزگوار دلالت دارد که، به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

1- یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین، ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است، کاملاً به مردم برسان و اگر نکنی رسالت او را انجام نداده‌ای، و خداوند تو را از خطرات [احتمالی] مردم نگاه می‌دارد، و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی‌کند. (مائده/67).

وحشت و نگرانی پیامبر(ص) برای خود و جان خود نبوده است. بلکه برای کارشکنی‌ها و مخالفتهای احتمالی منافقان بوده که نتیجة آن برای مسلمانان خطرات یا زیانهایی به بار می‌آورد.

روایات مختلفی از شیعه و سنی نقل شده است که این آیه در مورد انتخاب وصی و جانشین برای پیامبر می‌باشد.

روایات در این زمینه متواتر است، و روایات متواتر از معتبرین نوع روایات به شمار می‌آید. مرحوم علامة امینی در الغدیر، حدیث غدیر را از 110 نفر از صحابه و یاران پیامبر(ص)، با اسناد و مدارک، و از 84 نفر از تابعین و 360 نفر از دانشمند معروف اسلامی نقل کرده است که نشان می‌دهد حدیث مزبور یکی از قطعی‌ترین روایات است.

2- الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آئین جاودان شما پذیرفتم (مائده/3).

منظور از «الیوم» روزی است که کافران در آن روز مأیوس شدند و در آن روز دین و نعمت خدا، کامل گشت و خداوند آئین اسلام را به عنوان آئین نهائی مردم جهان عنوان نموده است.

بی‌تردید چنین روزی باید روز بسیار مهمی در تاریخ زندگی پیامبر(ص)باشد، از قرائن تاریخی، شأن نزول، تاریخ زندگی پیامبر و روایاتی که از منابع مختلف اسلامی از طرق شیعه و اهل سنت به دست ما رسیده است می‌توان به یقین گفت که منظور از «الیوم»، روز «غدیر خم» است، یعنی روزی که پیامبر(ص) حضرت علی (ع) را به طور رسمی برای جانشینی خود تعیین کرد، و چنین روزی بود که کفار در میان امواج یأس و ناامیدی فرورفتند، زیرا گمان می‌کردند که آئین اسلام قائم به شخص است و بعد از پیامبر، اسلام بدون رهبر و سرپرست خواهد گشت، اما هنگامی که مشاهده کردند مردی که از نظر علم، تقوی، قدرت، عدالت و… بعد از پیامبر در میان مسلمین بی نظیر بود، به عنوان جانشین پیامبر انتخاب شد، یأس و نومیدی آنها را فراگرفت و فهمیدند که اسلام آئینی ریشه‌دار و پایدار است.

به اتفاق دانشمندان شیعه، و بسیاری از دانشمندان اهل سنت، مانند: ابن جریر طبری، زید بن ارقم، حافظ ابونعیم اصفهانی، ابوسعید خدری، خطیب بغدادی و… معتقدند این آیه در روز غدیر خم، دربارة علی(ع) نازل گردیده است.

3- انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون، سرپرست و رهبر شما تنها خدا است و پیامبر او، و آنها که ایمان آورده‌اند همانها که نماز را برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌پردازند (مائده/55).

در تفسر «مجمع البیان»، ذیل این آیه از ابن عباس نقل شده که، اباذر غفاری گفت: روزی از روزها با رسول خدا (ص) در مسجد نماز می‌خواندیم، سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد، ولی کسی چیزی به او نداد، او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم، ولی کسی جواب مساعد به من نداد، در همین حال علی (ع) که در حال رکوع بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد، سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست او بیرون آورد، پیامبر(ص) در حال نماز این جریان را مشاهده کرد، بعد از فراغ از نماز، سر به سوی آسمان بلند کرد و عرض کرد: خداوندا! برادرم موسی از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانی و کارها را براو آسان سازی و گره از زبان او بگشائی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز موسی درخواست کرد، هارون را که برادرش بود وزیر و یار و یاورش قرار دهی و به وسیلة او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی.

خداوندا! من محمد، پیامبر برگزیدة توأم، سینة مرا گشاده کن و کارها را برمن آسان ساز، از خاندانم علی را وزیر من گردان تا به وسیلة او پشتم قوی و محکم گردد. ابوذر می‌گوید، هنوز دعای پیامبر پایان نیافته بود که جبریل نازل شد و به پیامبر(ص) عرض کرد: بخوان، پیامبر فرمود: چه بخوانم، گفت بخوان: انما ولیکم الله و رسوله… . این شأن نزول از طرق مختلف نقل شده است.

ابن عباس، عمار یاسر، عبد الله بن سلام، سلمة بن کهیل، انس بن مالک، عتبة بن حکیم، عبدالله ابی، عبدالله بن غالب، جابر،‌ ابوذر همه نقل کردند که آیة فوق در شأن علی ( ع) نازل شده است، حتی از خود علی(ع) هم این روایت در کتب اهل تسنن نقل شده است و جالب این‌که در «غایه المرام» تعداد 24 حدیث در این مورد از طرق اهل تسنن و 19 حدیث از طریق شیعه نقل شده است. این روایت در حدود 30 کتاب از کتب معتبرة اهل سنت آمده است.

پس، شأن نزولی که این تعداد راوی از طرق مختلف و در کتابهای متعدد نقل کرده باشند، اطمینان آور و یا علم آور است و قابل خدشه نخواهد بود. و اگر بنا باشد در تفسیر آیه‌ای از قرآن این همه روایات نادیده گرفته شود، ما باید در تفسیر آیات قرآنی اصولاً به هیچ روایتی توجه نکنیم.

4- و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد، بعضی از مردم [با ایمان و فداکار] همچون علی (ع) در لیله المبیت به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر (ص) جان خود را برای خشنودی خداوند می‌فروشند، و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است (بقره/207).

مفسر معروف اهل سنت «ثعلبی» می‌نویسد، هنگامی که پیامبر اسلام(ص)تصمیم به مهاجرت گرفت، برای ادای قرض خود و تحویل امانتهائی که نزد او بود، علی (ع)را به جای خویش قرار داد و شب هنگام که می‌خواست به سوی غار ثور برود، در حالی که مشرکان اطراف خانة او را محاصره کرده بودند و ارادة کشتن او را داشتند دستور داد، علی (ع) در بستر او بخوابد و پارچة سبز رنگی که مخصوص خود پیامبر بود روی خویش بکشد، در این هنگام، خداوند به جبریل و میکاییل وحی فرستاد که من بین شما برادری ایجاد کردم، و عمر یکی از شما را طولانی‌تر قرار دادم کدام یک از شما حاضر است گذشت کند و زندگی دیگری را بر خود مقدم دارد؟ هیچ کدام حاضر نشدند، به آنها وحی شد اکنون علی (ع) در بستر پیامبر من خوابیده است و آماده است جان خویش را فدای او سازد، به زمین بروید و حافظ و نگهبان او باشید.

هنگامی که جبریل بالای سر و میکائیل پائین پای علی (ع) نشسته بودند، جبریل می‌گفت: به‌به! آفرین به تو ای علی! خداوند به وسیلة تو بر فرشتگان مباهات می‌کند، و در این هنگام آیة فوق نازل گردید.

مرحوم علامة امینی در جلد دوم الغدیر، صفة 44و45 می‌نویسد: «غزالی» در کتاب «احیاء العلوم»، جلد 3، صفحة 238 و صفوری در نزهة المجالس، جلد 2، صفحة 209، و ابن صباغ مالکی در کتاب فصول المهمة و ابن جوزی حنفی در تذکرة الخواص و مسند احمد، جلد 1 صفحة 348، تاریخ طبری، جلد 2، صفحة 99، ابن هشام و حلبی در سیره، یعقوبی در تاریخ خود و بسیاری دیگر از دانشمندان اهل سنت، این شأن نزول را نقل کرده و همه گفته‌اند که این آیه در مورد حضرت علی (ع) نازل شده است.

وقتی یک انسان دارای چنین مقام و منزلتی در نزد خداوند -تبارک و تعالی- شد، روشن است که مقام خلافت و امامت بعد از پیامبر، مخصوص او می‌گردد، زیرا مراتب عبودیت را کامل کرده و کسی که دارای چنین شأنی باشد، عقلاً محال است که تحت ولایت کسی قرار گیرد که او صلاحیت نداشته و به مراتب از علی (ع) پائین‌تر باشد.

این چهار آیة یاد شده از آیات مشهور و معروفی بود که همة مفسران شیعه و سنی بر این باورند که در شأن و منزلت حضرت علی (ع) نازل شده است.

نکته :

آیات متعدد دیگری نیز وجود دارد که بسیاری از مفسران معتقدند که در مورد عظمت علی(ع) نازل شده است که خیلی از آنها به دلالت تضمنی و یا به دلالت التزامی، بر امامت و ولایت علی (ع) دلالت دارد که برخی از آنها عبارتند از:

افمن کان علی بینة من ربه و یتلوه شاهد منه و من قبله کتاب موسی اماماً و رحمة (هود/17).

انی جاعلک للناس اماماً قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین (بقره/126).

ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول و لذی القربی (حشر/7).

و اعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی (انفال/41).

یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین (توبه/120).

و انی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحاً ثم اهتدی (طه/82).

اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم (نساء/57).

فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم (آل‌عمران/61).

انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت (احزاب/33).

قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی (شوری/23).

فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون (انبیاء/7).

واعتصموا بحبل الله جمیعاً (آل‌عمران/103).

و انذر عشیرتک الاقربین (شعراء/214).

و من عنده علم الکتاب (رعد/43).

سبک زندگی حضرت خدیجه (س) سرمشق زنان امروز

یکی از برنامه‌های تربیتی اسلام، آموزش آیین همسرداری به زنان است. اگر به آمار اختلافات خانوادگی و طلاق و ناهنجاری‌های خانواده‌ها توجه شود، بخش قابل‌توجهی از این مشکلات به رفتارهای زنان و دختران جوان برمی‌گردد و این‌همه، به خاطر ناآگاهی و عدم توجه به حقوق شوهران، رعایت نکردن آداب معاشرت، عدم آگاهی از اصول شوهرداری در اسلام است. حضرت خدیجه (س) در ترویج آیین شوهرداری اسلامی و رعایت حقوق همسر، نهایت تلاش را می‌کرد. حضرت خدیجه (س) با شیوه‌های مختلفی فضای خانواده را آرام نگاه داشته و امنیت روحی و روانی را برای شوهر و فرزندان برقرار و زمینه را برای رشد فضائل اخلاقی فراهم می‌آورد. وی در فرصت‌های مناسب به همسر گرامی خویش ابراز علاقه و محبت می‌کرد. درواقع یکی از روش‌های همسرداری در مکتب ایشان ابراز محبت بود.
طرح غیرمستقیم خواسته‌ها نیز از دیگر مسائلی بود که در زندگی ایشان رعایت می‌شد. بدون شک هر زنی از شوهر خویش انتظارات و توقعاتی دارد اما اگر این خواسته‌ها به‌صورت غیرمستقیم انجام گیرد، در تحکیم روابط خانوادگی و افزایش محبت تأثیری فوق‌العاده خواهد داشت. حضرت خدیجه (س) خدمات زیادی را در خانه پیامبر اکرم (ص) انجام داده و صدمات فراوانی متحمل شده بود، ازاین‌رو به‌صورت طبیعی می‌توانست انتظارات و توقعاتی را نیز از آن حضرت داشته باشد، اما او هیچ‌گاه خواسته‌های شخصی خویش را به‌صورت مستقیم بیان نمی‌کرد بلکه سعی می‌کرد آن‌ها را به‌عنوان یک پیشنهاد و یا خواهش غیر مهم و در کمال ادب و احترام مطرح کند. حتی حضرت خدیجه (س)در آستانه وفات خویش هنگامی‌که وصیت‌های خود را بیان می‌کرد، آن‌ها را در قالب یک گفت‌وگوی صمیمانه و محبت‌آمیز مطرح کرد. دلجویی و دلداری همسر یکی دیگر از آموزه‌های آن حضرت است.
وی پس از ازدواج با پیامبر(ص) همه آن ثروت را در اختیار حضرت رسول نهاد و بدین ترتیب از جنبه اقتصادی، دین اسلام را تقویت کرده و در گسترش آن نهایت تلاش خود را به‌جای آورد. مشرکان با سخنان توهین‌آمیز و اعمال وقیحانه‌ای پیامبر اکرم (ص) را ناراحت می‌کردند و از این ناحیه مشکلات فراوانی پیش روی ایشان بود، اما همه این گرفتاری‌ها به‌وسیله حضرت خدیجه (س) جبران می‌شد. او شخص پیامبر و مشکلات آن حضرت را آگاهانه درک می‌کرد و بدین‌جهت در پیشرفت اهداف آن حضرت تلاش داشت و سخنانش را تصدیق می‌کرد و او را از تمام غم‌ها و غصه‌ها می‌رهانید.

تدبیر خردمندانه امام حسن مجتبی علیه‏ السلام

آثار و برکات تدبیر خردمندانه امام حسن مجتبی علیه‏ السلام برای امت اسلام، بسیار بیش از آن است که بتوان آن را بازگو کرد. مقام معظم رهبری، حضرت آیت‏ اللّه‏ العظمی خامنه ‏ای، که در زمینه آشنایی با جریانات مختلف فکری و سیاسی تاریخ اسلام از بصیرت و بینایی قابل توجهی برخوردارند.

در تبیین علل و انگیزه‏های صلح امام حسن مجتبی علیه‏ السلام و دستاوردهای ارزشمند آن می‏ فرمایند:

در باب صلح امام حسن علیه‏ السلام این مسأله را بارها گفته ‏ایم و در کتاب‏ها نوشته‏ اند که هر کس، حتی خود امیرالمؤمنین علیه ‏السلام ، هم اگر به جای امام حسن مجتبی علیه ‏السلام بود و در آن وضع قرار می‏گرفت، ممکن نبود کاری بکند غیر از آن کاری که امام حسن علیه ‏السلام کرد. هیچ کس نمی‏ تواند بگوید که امام حسن علیه‏ السلام ، فلان گوشه کارش سئوال برانگیز است. نه، کار آن بزرگوار، صددرصد بر استدلالِ منطقیِ غیر قابل تخلف منطبق بود.

اگر امام حسن علیه‏السلام صلح نمی‏کرد، تمام ارکان خاندان پیامبر اکرم صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏آله وسلم را از بین می‏ بردند و کسی را باقی نمی ‏گذاشتند که حاف0نظام ارزشی اصیل اسلام باشد. همه چیز به کلی از بین می‏رفت و ذکر اسلام بر می‏افتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمی‏ رسید. این حق عظیمی است که امام مجتبی علیه ‏السلام بر بقای اسلام دارد. امیدوارم خداوند به همه‏ ی ما بصیرتی عنایت کند تا بتوانیم آن بزرگوار را بشناسیم و نگذاریم پرده جهالت و غبار بدشناختی‏یی که تا مدت‏ها بر چهره آن بزرگوار بوده، باقی بماند؛ یعنی حقیقت را باید همه بفهمند و بدانند که صلح امام مجتبی علیه ‏السلام همان قدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش، امام حسین علیه‏ السلام ارزش داشت.

چکیده تحقیق پایانی با عنوان نقش تربيتي زنان اسوه در قرآن

در تاريخ نمونه‌هاي ممتازي از زنان وجود دارد كه حتي در حراست از پيامبران الهي ، گوي سبقت را از ديگران ربوده‌اند ، زناني از همين جامعه دعوت شده‌اند كه با تربيت نفس خويش و حركت در راه رضايت محبوب ، چنان ذوب در معشوق شدند كه از آنان بايد به عنوان «الگو» نام برد.
حضرت حوّا8در کنار حضرت آدم7چه در بهشت برین و چه در دار امتحان دنیا، پا به پای همسرش حرکت کرد. آسیه همسر فرعون اوّلین و بزرگترین قدم را در حفظ و حراست از حضرت موسی7 برداشت، همانطور که خواهر موسی7 در ورطه‌ای خطرناک گام نهاد و در نجات و تربیت برادر به عنوان یک زن شایسته الهی انجام وظیفه کرد. هاجر در بنیانگذاری مناسک حج این بزرگترین « کنگره حج » شرکت فعال داشت. مریم8دخت عمران با تحمل مشقت طاقت فرسای بهتان و تهمت یهودیان کافر ، به مقام «آیت اللهی» رسید.
در فصل دوم به بررسي پيرامون زنان نمونه به عنوان الگو و اسوه در مراحل مختلف زندگي پرداخته مي‌شود بر فرض مثال زن نمونه را از بعد تربيت اعتقادي و عبادي او مورد بررسي قرار داده كه در اين زمينه داراي هويت فكري مستقل مي‌باشند ، اعتقادات آن‌ها بر مبناي تحقيق و ساختار فكري خود را بر اين اساس قرار مي‌دهند. در برابر دستورات الهی تسلیم محض می‌شوند . از نظر تربیتی عبادی خلوص و جدیت در عبادت دارند.
از نظر تربيت الگويي در ابعاد اجتماعي ، سياسي و اقتصادي حضور زنان برگزيده الهي در متن جامعه با مردان در مقاطع بسيار حسّاس اجتماعي به چشم می‌خورد . از نظر الگوی اقتصادی نیز، می‌توان این نمونه تلاش اقتصادی را در دختران شعیب مشاهده کرد.
واژگان كليدی: تربيت ، زن ، اسوه و قرآن.

 
مداحی های محرم