اثرات تخریبی ماهواره بر تربیت فرزندان
دوشنبه 93/09/10
رای مقابله و خنثی سازی فعالیت های دشمنان باید با هوشیاری و بصیرت دیواری بکشیم که دشمن توانایی بالا رفتن از آن را نداشته باشد، دیواری که آن را با توکل بر خدا استمداد از او محکم کنیم و از هیاهوی و طبل های تو خالی آنان نهراسیم.
خبرگزاری بسیج-گروه اجتماعی: تربیت صحیح فرزندان از دغدغه های هر پدر و مادر دلسوزی می باشد. اما اغلب مشکلات رفتاری فرزندان، نتیجه عملکرد خود والدین است.
فرزندان از ابتدای تولد همانند آینه ای هستند که رفتارهای والدین خود را منعکس می کنند. آری رفتارهای کودکان تصادفی نیست و ضرب المثل های « گندم از گندم بروید، جو از جو» و یا «هر گیاهی روی بوته خود به عمل می آید» اشاره به همین موضوع دارد. گاهی اوقات لازم است والدینی که از اخلاق و رفتار فرزند خویش می نالند و آنان را مورد خشم و عصبانیت قرار می دهند ابتدا خود را سرزنش کنند و اخلاق و رفتار خود را مورد بررسی قرار دهند؛ چون ریشه اصلی مشکل، با اخلاق و رفتار خودشان بر می گردد و مصداق این ضرب المثل که: از ماست که بر ماست.
یافته های تحقیقات حاکی از آن است که والدینی که به تماشای برنامه ها و سریال های ماهواره ای می پردازند، خواه یا ناخواه فرزندان نیز معتاد برنامه های ماهواره و دارای رفتارهای خشونت آمیز می شوند. به هر حال از این فرزندان چه انتظاری می توان داشت؟ آنگاه والدین توقع دارند که: ای کاش دخترم مؤمن و متدین باشد! و رفتار و اخلاق او زبانزد عام و خاص، اما متأسفانه او دختری لجوج و خودخواه و بدحجاب است، چه کار کنم که اخلاقش بهتر شود؟
و یا آرزو دارم پسرم فردی مفید برای خانواده و جامعه باشد. اما متأسفانه او فردی لاابالی است؛ با دوستانی که همپای خودش است می گردد. برنامه اش فقط پیامک فرستادن، تماشای فیلم های نامناسب و مهمانی به جاهایی است که میزبانش فردنابابی می باشد، به بن بست رسیدم و نمی دانم چه کنم؟
نکته قابل تأمل در این درد دل ها، این است که همه آنها آرزو دارند فرزندانشان خصوصیات مثبتی داشته باشند، اما چرا فرزندانشان راهی را پیموده اند که نقطه مقابل آن است؟ چه کسی و یا چه کسانی مقصرند؟
ادامه »آسیبشناسی در سبک زندگی از بیانات رهبر معظم
یکشنبه 93/09/09
باید آسیبشناسی کنیم چرا در بخش سبک زندگی پیشرفت نکردیم
در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست؛ در این زمینه، ما مثل بخش اول حرکت نکردیم، پیشرفت نکردیم. خب، باید آسیبشناسی کنیم؛ چرا ما در این بخش پیشرفت نکردیم؟
بنابراین باید آسیبشناسی کنیم؛ یعنی توجه به آسیبهائی که در این زمینه وجود دارد و جستجو از علل این آسیبها. البته ما اینجا نمیخواهیم مسئله را تمامشده فرض کنیم؛ فهرستی مطرح میکنیم: چرا فرهنگ کار جمعی در جامعهی ما ضعیف است؟ این یک آسیب است. با اینکه کار جمعی را غربیها به اسم خودشان ثبت کردهاند، اما اسلام خیلی قبل از اینها گفته است: «تعاونوا علی البرّ و التّقوی»، یا: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا». یعنی حتّی اعتصام به حبلاللّه هم باید دستهجمعی باشد؛ «و لا تفرّقوا». چرا در برخی از بخشهای کشورمان طلاق زیاد است؟ چرا در برخی از بخشهای کشورمان روی آوردن جوانها به مواد مخدر زیاد است؟ چرا در روابط همسایگیمان رعایتهای لازم را نمیکنیم؟ چرا صلهی رحم در بین ما ضعیف است؟ چرا در زمینهی فرهنگ رانندگی در خیابان، ما مردمان منضبطی به طور کامل نیستیم؟ این آسیب است. رفتوآمد در خیابان، یکی از مسائل ماست؛ مسئلهی کوچکی هم نیست، مسئلهی اساسی است. آپارتماننشینی چقدر برای ما ضروری است؟ چقدر درست است؟ چه الزاماتی دارد که باید آنها را رعایت کرد؟ چقدر آن الزامات را رعایت میکنیم؟ الگوی تفریح سالم چیست؟ نوع معماری در جامعهی ما چگونه است؟ ببینید چقدر این مسائل متنوع و فراگیرِ همهی بخشهای زندگی، داخل در این مقولهی سبک زندگی است؛ در این بخش اصلی و حقیقی و واقعی تمدن، که رفتارهای ماست. چقدر نوع معماری کنونی ما متناسب با نیازهای ماست؟ چقدر عقلانی و منطقی است؟ طراحی لباسمان چطور؟ مسئلهی آرایش در بین مردان و زنان چطور؟ چقدر درست است؟ چقدر مفید است؟ آیا ما در بازار، در ادارات، در معاشرتهای روزانه، به همدیگر به طور کامل راست میگوئیم؟ در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟ چرا پشت سر یکدیگر حرف میزنیم؟ بعضیها با داشتن توان کار، از کار میگریزند؛ علت کارگریزی چیست؟ در محیط اجتماعی، برخیها پرخاشگریهای بیمورد میکنند؛ علت پرخاشگری و بیصبری و نابردباری در میان بعضی از ماها چیست؟ حقوق افراد را چقدر مراعات میکنیم؟ در رسانهها چقدر مراعات میشود؟ در اینترنت چقدر مراعات میشود؟ چقدر به قانون احترام میکنیم؟ علت قانونگریزی - که یک بیماری خطرناکی است - در برخی از مردم چیست؟ وجدان کاری در جامعه چقدر وجود دارد؟ انضباط اجتماعی در جامعه چقدر وجود دارد؟ محکمکاری در تولید چقدر وجود دارد؟ تولید کیفی در بخشهای مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟ چرا برخی از حرفهای خوب، نظرهای خوب، ایدههای خوب، در حد رؤیا و حرف باقی میماند؟ که دیدید اشاره کردند. چرا به ما میگویند که ساعات مفید کار در دستگاههای اداری ما کم است؟ هشت ساعت کار باید به قدر هشت ساعت فایده داشته باشد؛ چرا به قدر یک ساعت یا نیم ساعت یا دو ساعت؟ مشکل کجاست؟ چرا در بین بسیاری از مردم ما مصرفگرائی رواج دارد؟ آیا مصرفگرائی افتخار است؟ مصرفگرائی یعنی اینکه ما هرچه گیر میآوریم، صرف اموری کنیم که جزو ضروریات زندگی ما نیست. چه کنیم که ریشهی ربا در جامعه قطع شود؟ چه کنیم که حق همسر - حق زن، حق شوهر - حق فرزندان رعایت شود؟ چه کنیم که طلاق و فروپاشی خانواده، آنچنان که در غرب رائج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟ چه کنیم که زن در جامعهی ما، هم کرامتش حفظ شود و عزت خانوادگیاش محفوظ بماند، هم بتواند وظائف اجتماعیاش را انجام دهد، هم حقوق اجتماعی و خانوادگیاش محفوظ بماند؟ چه کنیم که زن مجبور نباشد بین این چند تا، یکیاش را انتخاب کند؟ اینها جزو مسائل اساسی ماست. حد زاد و ولد در جامعهی ما چیست؟ من اشاره کردم؛ یک تصمیمِ زماندار و نیاز به زمان و مقطعی را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت! مثلاً فرض کنید به شما بگویند آقا این شیر آب را یک ساعت باز کنید. بعد شما شیر را باز کنی و بروی! ماها رفتیم، غافل شدیم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش میدهند که آقا جامعهی ما در آیندهی نه چندان دوری، جامعهی پیر خواهد شد؛ این چهرهی جوانی که امروز جامعهی ایرانی دارد، از او گرفته خواهد شد. حد زاد و ولد چقدر است؟ چرا در بعضی از شهرهای بزرگ، خانههای مجردی وجود دارد؟ این بیماری غربی چگونه در جامعهی ما نفوذ کرده است؟ تجملگرائی چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟ چه کار کنیم که از حد خوب فراتر نرود، به حد بد نرسد؟ اینها بخشهای گوناگونی از مسائل سبک زندگی است، و دهها مسئله از این قبیل وجود دارد؛ که بعضی از اینهائی که من گفتم، مهمتر است. این یک فهرستی است از آن چیزهائی که متن تمدن را تشکیل میدهد. قضاوت دربارهی یک تمدن، مبتنی بر اینهاست.
نمیشود یک تمدن را به صرف اینکه ماشین دارد، صنعت دارد، ثروت دارد، قضاوت کرد و تحسین کرد؛ در حالی که در داخل آن، این مشکلات فراوان، سراسر جامعه و زندگی مردم را فرا گرفته. اصل اینهاست؛ آنها ابزاری است برای اینکه این بخش تأمین شود، تا مردم احساس آسایش کنند، با امید زندگی کنند، با امنیت زندگی کنند، پیش بروند، حرکت کنند، تعالی انسانیِ مطلوب پیدا کنند.
امام باقر (علیه السلام) فرمودند:
یکشنبه 93/09/09
امام باقر (علیه السلام) فرمودند:
اَ لْبِرُّ وَ الصَّدَقَهُ یَنْفیانِ الْفَقْرَ وَ یَزیدانِ فِی الْعُمْرِ وَ یَدْفَعانِ عَنْ صاحِبِهِما سَبعینَ میتَهَ سوءٍ ؛
کار خیر و صدقه، فقر را می بَرند، بر عمر می افزایند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور می کنند.
ثواب الاعمال ، ص ۱۴۱ .
امام باقر (علیه السلام) فرمودند:
حسین، (علیه السلام) بزرگ مرد کربلا، مظلوم و رنجیده خاطر و لب تشنه و مصیب زده به شهادت رسید. پس خداوند، به ذات خود، قسم یاد کرد که هیچ مصیبت زده و رنجیده خاطر و گنهکار و اندوهناک و تشنه ای و هیچ بَلا دیدهای به خدا روی نمی آورد و نزد قبر حسین علیه السلام دعا نمی کند و آن حضرت را به درگاه خدا شفیع نمی سازد، مگر اینکه خداوند، اندوهش را برطرف و حاجاتش را برآورده می کند و گناهش را می بخشد و عمرش را طولانی و روزی اش را گسترده می سازد. پس ای اهل بینش، درس بگیرید!
بحارالانوار ، ج ۱۰۱، ص ۴۶، ح ۵ .
متن ادبی هفته دفاع مقدس
پنجشنبه 93/09/06
این دوره فقط نه عصر انسان سازی است
عصر اتم و سرعت و آسان سازیست
تا وقت کسی صرف تماشا نشود
قبر شهدا دچار «یکسانسازی» است
روی شانه ی غیرت یاد جبهه ها مانده ست
مرگمان اگر دیدید پرچمی رها مانده ست
رفته اند اما نه! کوله بارشان باقیست
بر زمین نمی ماند، شانه های ما مانده ست